محل تبلیغات شما

 

به یک غریبه احتیاج دارم. به یک غریبه ی لال احتیاج دارم. آقا می شود چند دقیقه کنار من بنشینید؟! به یک غریبه احتیاج دارم که من را نداند. که من را نشناسد. که شانه هایش را به من امانت بدهد تا سر روی آن بگذارم. به یک غریبه احتیاج دارم که من را وارسی نکند. تعبیر نکند. پرده ها را باید کند. باید دور ریخت. پنجره ها را باید باز کرد. پشت پنجره ها باید یک گل بامبو گذاشت. بامبوها در هم می پیچند آقا. در هم گره می خورند آقا. باید بامبوها را برای آدم های تنها کاشت. آقا شما عاشقید؟ سردم است. پتو را می آورم می پیچم دورم. شما سیگار نمی کشید آقا؟ به یک غریبه احتیاج دارم که من را تعبیر نکند. تاب تاب خمیر دست کی بالاست؟! همه چیز تقصیر من است. می شود سیگار روشن کنید آقا؟ سردم است. همه جا جنگ است و هیچ کس عاشق نیست. صدای بمب می آید و چند نفر آن طرف رومه می خوانند. بروم بالای برج میلاد لباس سفید تنم کنم؟ به نشانه ی صلح؟ یا خودم را به نشانه ی اعتراض پرت کنم؟ من از ارتفاع می ترسم آقا. او هر هفته به کوه می رود. دخترها لباس های صورتی می پوشند و دهانشان بوی نعناع می دهد. من از بوی دارچین خوشم می آید. با طعم گس سیگار. مثل ه ی خیار. گس. می خواهم کسی را ببوسم آقا. آچین و واچین یه پات رو برچین. مثل ه ی خیار، تلخم. جنگم. اخم می کند عابر. می گذرد از من. کسی لهجه ی من را نمی فهمد آقا. شما به کدام زبان حرف می زنید؟ به یک غریبه احتیاج دارم به یک سرخ پوست، یک مکزیکی که زبانم را نفهمد. من بگویم آلیسا آلیسا جینگیلی آلیسا، و او نفهمد. به یک آغوش احتیاج دارم. شما عاشقید آقا؟ سردم است. فندکتان را به من قرض می دهید؟ اینجا دیگر نفت نداریم. گاز داریم. نان نداریم. بنزین داریم. عاطفه نداریم. عاطفه دوستم بود. با من می رقصید و بندری می خواند. عاطفه فرار کرد آقا. بنزین چه طعمی دارد؟ آتش سرخ است یا زرد؟ من از صدای انفجار می ترسم آقا و هر شب گاز خانه ی ما منفجر می شود، آبگرمکن منفجر می شود، شوفاژ کنار تختم منفجر می شود. و من از خواب می پرم. سردم است. سیگار شما مونتاناست؟ حسین توی جوب خوابیده. پناهیه. دیوانه. خفه شو! آن ها به من می خندند آقا. مسخره ام می کنند. ترکم می کنند. تنها می شوم باز. تعبیر را با ط بنویسم؟ می شود طعبیر. ب دسته دار نداریم. ط دسته دار فلج است. من را معنی می کنند آقا. زبان مادری نمی دانم. حرفم را نمی فهمند. سردم است. کلردیازپوکساید. اسمت را بگذارم کلردیازپوکساید؟ به رنگ سبز. خوب است. اجازه؟ من بیایم پای تخته؟ پای تخته سیاه با گچ سفید. پر رنگ و خوش خط. بنویسم؟ بلدم آقا سردم است صرف کنم آقا؟ خفه شو. آنها به من می خندند. بلدم آقا نیستم نیستی نیستم نیست نیستم نیستیمنیستمنیستید نیستم نیستند کجایند؟ آقاگوشتان را جلو بیاورید آقا می شود من را در آغوش بگیرید؟! من خیلی غمگینم آقا

 

نسرینا رضایی

 

 

حرف‌هایی از سرِ دلتنگی

آقا ,یک ,احتیاج ,ی ,سردم ,غریبه ,به یک ,احتیاج دارم ,من را ,سردم است ,یک غریبه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجله نوجوان سالم